اهداف و رسالت ها
اهداف و رسالتها ، چگونه تیر انداز خوبی باشیم؟
سوژه شکارتان چیست؟
تا بحال شدست یک تیر انداز ماهر را دیده باشید همین طور بی هدف شروع به تیر اندازی کند؟ تا سوژه ای نباشد و همه شرایط برای تیراندازی مهیا نباشد حتی دست به ماشه هم نمی برد و اغلب کسانی بی هدف تیر اندازی می کنند که یا تیر انداز ماهری نیستند یا هدفشان پرت کردن حواس دیگران و پنهان کردن ترس خودشان است.
در زندگی برای اکثر افراد این موقعیت پیش آمده است که در طول زندگی شهر و دیار خود را به علتی ترک کنیم کوتاه مدت یا بلند مدت برای تفریح یا برای انجام کاری یا حتی برای همیشه مهاجرت کنیم و چند چیز در این امر برای ما کلیدی است اول از همه علت سفر یا مهاجرتمان سپس کوتاه مدت یا بلند مدت و در نهایت هر آنچه که برای این سفر لازم داریم در حد توان مهیا کنیم تا بهترین نتیجه را بگیریم ما در زندگی خود از ابتدای تولد تا زمان مرگ در مسیر زمان در حال سفریم و از جایی به جای دیگر و از شرایط و وضعیتی به حال و شرایط دیگری تغییر می کنیم که برای گرفتن نتیجه مطلوب باید به هدف و رسالت خود توجه کنیم.
مگسک تفنگ شما در زندگی کجا را نشانه رفته؟
هدف به دستاوردی گفته می شود که برای رسیدن به آن معمولا نیاز به انجام کارهای پیچیده ای است یا به عبارتی چالشهایی در سطح خودمان داشته و مستلزم مداخله ما دارد. و پر واضح است کارهایی که خارج ار دایره کنترل ماست نمی تواند هدف و رسالت فردی ما حساب شود.
در ادامه ما به دنبال هدفگذاری و کشف رسالت فردی خود هستیم و در اینجا قرار است بررسی کنیم چگونه اهداف و رسالتهایی را برای خودمان مشخص کنیم که حتی ارزش نرسیدن داشته باشد ، شاید در ابتدا خنده دار به نظر برسد هدفی بگذاریم که حتی به آن نرسیم. اما منظور ما لذت بردن از مسیر پیشرفت در رسیدن به هدفمان است و این به معنای نبود مشکلات و سختی نیست بلکه ما کاری و هدفی را که با جان و دل دوست داشته باشیم و مطابق با ارزشهای ما باشد در این صورت است که دیگر هیچ چیز برای ما معنا ندارد و در این مسیر شاید بارها و بارها گذر زمان را متوجه نشیم و غرق در آن شویم و همه ما این امور را تجربه کرده ایم از دوران کودکی گرفته تا اکنون ..
و اما ما به دنبال چه چیزی هستیم ، طبق پژوهشها زمانی که اطلاعات زیادی وارد مغز ما می شود مغز ما آنها را محدود می کند و تنها می تواند روی یک یا دو چیز معطوف شود یا به قولی تمرکز کند یعنی همان نشانه روی مگسک یا دوربین تفنگمان و این هدف ها و رسالتهای ما سوژه هدف گیری هستند و ناگفته پیداست هر چه هدف گذاری بهتری داشته باشیم می توانیم از حواشی بدردنخور فاصله بگیریم.
مگر بدون هدف و سوژه تیر اندازی معنایی دارد؟
برای هر حرکت و تغییری باید ابتدا و انتها و یا به تعبیری مبدا و مقصد مشخصی وجود داشته باشد در غیر این صورت تغییر و حرکت بی معنی است و جز در جا زدن و دور خود چرخیدن عایده ای برای ما نخواهد داشت در مسیر زندگی هم وضعیت موجود ما با همه و شرایط و امکانات و مقتضیات زمان و مکانی ماست که مبدا ما رو نشان می دهد و اهداف و دغدغه ها و رسالتهای زندگی ما مقصدی است که ما با گام برداشتن به سمت انها و رسیدن به آنها به خوشبختی و سعادت می رسیم و احساس خشنودی زاید الوصفی را تجربه می کنیم البته این اهداف و دغدغه ها با توجه به ابعاد مختلف انسانی متفاوت خواهد اما در کل آنچه که مطلوب است تبدیل به انسان رشد یافته در همه ابعاد زندگی شدن می توان رسالت کلیه همه انسانها باشد.
همانطور که در مقاله تعادل در زندگی کردیم برای رسیدن به این مهم دست یافتنی نیست جز با برقراری تعادل در زندگی که بتوانیم مسیر پیشرفت را به گونه ای طی کنیم که به همه نیازهایمان به اندازه کافی و منطبق با ارزشهایمان توجه و براورده شود.
قلق گیری و تیر اندازی
تا بدینجا مختصری درباره اهمیت هدف گذاری و کشف رسالت صحبت کردیم حال به دنبال آن هستیم که اصلا چگونه باید هدفگذاری کنیم و اصلا چه هدفی ارزش این را دارد تا ما از نردبان سختی ها و مشکلات در مسیر رسیدن به آن بالا برویم چرا که بسیاری از افراد هدفگذاری غلطی انجام می دهند و پس از یک عمر صرف منابع و زمان و عمر به بالای نردبان که می رسند می بینند اصلا این ان چیزی نبوده که آنها به دنبال آن بوده اند و چیزی جز حسرت عایده شان نمی گردد و این تازه شرایط ایده آل است که به انتهای مسیر برسند چرا که بسیاری در طی مسیر به انتهای عمر رسیده و یک عمر تنها در مسیر غلط بدون رضایت گام برداشته و در نهایت با حسرت ابدی روبرو خواهند شد.
اما در هدفگذاری قبل از هر چیز باید ببینیم چه چیزهایی برای ما ارزش واقعی رسیدن دارند فارغ از اینکه دیگران در چه بوق و کرنایی می دمند. و در این مسیر چه چهارچوبهایی حدود و ثغور مسیر را مشخص می کند مثلا اگر به دنبال کسب ثروت هستیم از چه راهی می خواهیم به این هدف برسیم و آیا رسیدن به هدف ارزش آن را دارد به هر وسیله ای بخواهیم اینکار را انجام بدهیم؟
البته ناگفته نماند ما از اوان کودکی تا بحال در معرض بسیاری باورها و ارزشهای درست و غلط قرار گرفته ایم که پیش از هر چیزی باید آنها را غربال کنیم تا منتج به نتیجه ای چون حسرتی خانمان سوز نباشد همچنین در پیمودن مسیر چوب لای چرخمان نگردد.
همین حالا وقت تیر اندازی است !!
حالا که اهمیت پیدا کردن سوژه و هدف درست را فهمیدیم وقت آن است تیر اندازی را شروع کنیم و دست به اقداماتی بزنیم که در راستای اهداف زندگیمان است .تا بدینجا از اهمیت برقراری تعادل در زندگی صحبت کردیم و گفتیم برای پیمودن مسیر نیاز به کشف اهداف واقعی و رسالتهای فردی خود هستیم که ارزش حتی نرسیدن هم داشته باشند و همانند قطب نمایی مسیر را مشخص کنند و در برآورده ساختن نیازهایمان براساس آن پیش برویم .
در آخر از اینکه تا اینجا با همراه بوده اید و با نقطه نظرات و انتقادات سازنده و شفاف خود ما را در ارائه هر چه بهتر مطالب مطابق با دغدغه های خود رهنمون می کنید کمال تشکر و قدردانی را دارم.
دیدگاهتان را بنویسید